ویژگی معلم های برتر

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

معلم کیست

پنجشنبه 11 آذر 1400

اشعاری در مدح معلم

پنجشنبه 11 آذر 1400

اندیشه‌ام از تو سبز و آباد شده از جهل وغم این فکرتم آزاد شده در مکتب پاک و شاد استاد ببین غم رفته زجانم ودلم شاد شده در مکتب تو همیشه شاگردم من دور از رخ تو همیشه پر دردم من در فصل بهار و روز استاد ببین بی نور معلم این چنین زردم من آموزش عشقم از همین مکتب توست اندوخته سوادم از این لب توست گفتم که مریضم و بیا بستر من چون عامل دردم این غم و این تب توست با این گچ عشق تخته جانم زن خطّی ز کلام خود به ایمانم زن صد درس در این کلاست آموخته‌ام یک درس ز عشق جان ویرانم زن ☆☆☆ ای خدای عشق، ای ام الکتاب ای معلم، ای سراسر آفتاب تو به ما آموختن آموختی همچو شمع در بین ما می‌سوختی در پی سوز و گداز و سوختن فکر تو تنها بود آموختن تو خمینی را خمینی کرده‌ای طالقانی را سمائی کرده‌ای ابن سینا و ابوریحان را در پی علمت فدایی کرده‌ای شغل تو شغل تمام انیباست جای تو در آسمان و در سماست زاده ء لاهوتی و از نسل خاک از سخن گفتن نداری هیچ باک در کتاب دل نویسم با مداد ای معلم روز تو تبریک باد “مهدی تاجیک” ☆☆☆ خوشا! القاب و نام تو معلم خوشا! عزو مقام و تو معلم سخنهایت بود آب حیاتم خوشا! درس و کلام تو معلم ز تو دنیای من گردیده روشن شود دنیا به کام تو معلم! دعا گوی تو باشد سائس ما همیشه شاد! کام تو معلم “سید مصطفی سائس” ☆☆☆ سلام ای معلم بزرگوار که رهنمای زندگانی منی رفیق دوره عزیز کودکی چراغ دوره جوانی منی تو با کلام گرم و مهربان خود به من شجاعت و امید می‌دهی مرا هراسی از غم سیاه نیست تو مژده‌های شادی سپید می‌دهی سلام ای که در اتاق تنگ درس دل مرا چو آسمان گشوده‌ای به پرتو سواد دیده مرا به رازهای این جهان گشوده‌ای خدا و مادر و تو و پدر چهار یار زندگانی منید به راستی که هرچه دارم از شماست شما امید جاودانه منی

باید معلمین توجه داشته باشند اولاً، به شغل شریف خودشان که شغل انبیاست، و ثانیاً به مسئولیت خودشان که همان مسئولیت انبیاست. انبیا مسئولند؛ لکن درست آنها عمل می کنند؛ از مسئولیت درست بیرون می آیند، از امتحان درست بیرون می آیند. آنها مأمور به تربیت هستند، و تربیت می کنند. و آنقدری که از عهده شان برآمد عمل کردند. شما هم همان مسئولیت را دارید، و همان شرافت را.

گر معلمی «عشق» است و «عاشقی» و اگر گره کار عظیم تعلیم و تربیت که کاری است کارستان و هنر خود خداوند است و او این هنر را به رسولان خود و رهروان راه آنها یعنی معلمان تفویض کرده است، بر دست معلمان گشوده می شود، آنگاه شرح این هنرنامه از زبان آن پیر خداخواه و آن هنرمند ترین معلم زمانه ما واقعا «راه رسم عاشقی» است و چه شیرین و بهجت آفرین. آنچه در ادامه می خوانید گلچینی است از پیامها و سخنرانیهای امام راحل(س) پیرامون موضوع بسیار حساس تعلیم و تربیت برای دانش آموزان، معلمان و فرهنگیان و هر کسی که در این وادی مسئولیتی برای خویش قائل است. شریفترین و پر مسئولیت ترین شغلها آنچه در رژیم سابق شد، که دیدید، گذشت و ننگ برای عمال استعمار باقی ماند، و آنچه که ملت ما در طول این مدت زجر کشید، گذشت و اجر برای ملت ما باقی است، و آنچه که ملت ما به عالم ثابت کرد که می شود با ایمان و با عزم و تصمیم راسخ بر قوای شیطانی غلبه کرد گذشت؛ و آنچه که از حالا به بعد ما مکلف به آن هستیم گذشته ها گذشت ؛ لکن ما آینده را باید نگاه کنیم. حالا ما چه تکلیف داریم، در آینده چه تکلیف داریم. فرهنگیها که با فرهنگیان علوم قدیمه در صف واحد هستند. یعنی علمای اسلام، معلمین علوم اسلامی با فرهنگیها که شغلشان شغل واحد است. این شغل شریفترین شغلها و پر مسئولیت ترین شغلهاست. شریفترین شغلهاست، برای اینکه شغل انسان سازی است؛ همان شغلی است که تمام انبیا برای همین معنا آمدند. قرآن یک کتاب انسان سازی است؛ و نازل شده است برای اینکه انسان درست کند. و این شغلی که فرهنگیها دارند ـ چه فرهنگیهای علوم قدیمه و چه فرهنگیهای سایر علوم ـ این شغل هم شغل آدم سازی است. اگر آدم ما بسازیم، مملکت ما نجات پیدا می کند. همیشه آدمها هستند که مقدرات کشورها را در دست می گیرند. منتها بعضیها آدمهای به صورت آدم و واقع شیطان، و بعضیها آدم. و همیشه از فرهنگ، این اشخاص بزرگ قیام می کنند. اشخاصی که ملتها را می توانند نجات بدهند و کشور را می توانند آباد کنند و دنیا و آخرت ملت را می توانند تعمیر کنند فرهنگیها هستند. پس فرهنگ یک کارخانۀ آدم سازی است؛ چنانکه انبیا هم برای همین معنا آمدند آدم درست کنند. معلمی، شغل پیامبران «تعلیم» سرمشق همۀ انبیاست که از طرف خدای تبارک و تعالی به آنها مأموریت داده شده؛ مأموریت خدا به انبیا همین است که بیایند و آدم درست کنند. و آنهایی که به انبیا نزدیکترند آنها به مقام آدمیت نزدیکترند. آن وقت که ملائکه اشکال کردند که آدمی که مفسد در ارض هست چرا خلق فرمودی. جواب این بود که من می دانم چیزهایی که شما نمی دانید. دنبالش هم خداوند تعلیم همۀ «اسماء» را به آدم کرد. و وقتی که عرضه داشت به ملائکه، آنها دیدند که نمی توانند اینطوری که آدم می تواند ادراک کند حقایق را، آنها نمی توانند. از اول این بود که «آدم» که آمد با تعلیم الهی آمد و معلم بشر بود. انبیا هم معلم بشر بودند. شغل معلمی که شغل عمومی است برای انبیا گرفته، تا اولیا تا فلاسفه و امام، تا علما و تا فرهنگیها، که ماها ان شاء الله باشیم از آنها. پس شغل، شغل بسیار بزرگی است شغل آدم سازی. دیگر شغلها به این درجه نمی رسند؛ برای اینکه آنها مربوط به جهات دیگر است. در عالم هیچ موجودی به پایۀ انسان نمی رسد؛ و هیچ شغلی به پایۀ انسان سازی نمی رسد. پس شغل بسیار بزرگ است، بسیار شریف است. سعادت و شقاوت ملتها از مدرسه ها لکن برای فرهنگیها مسئولیت بسیار هست. هر چه شغل عظیم باشد، مسئولیت به همان مقدار بزرگ و عظیم است. مسئول تمام مقدراتی که برای یک کشوری پیش می آید، مسئول تمام انسانهایی که باید انسان بشوند، مسئول تمام جوانهایی که زیردست آنها باید تربیت بشوند. تربیت باید بشود انسان در مکتب فرهنگیان، معلم؛ و مقدرات هر مملکتی به دست همینهاست که از فرهنگ بیرون می آیند؛ و پیشرفت هر کشوری و عقب ماندگی هر کشوری باز به دست معلمین است. معلم است که با ساختن خود، افراد را، کشور را پیش می برد؛ و معلم است که اگر خدای نخواسته در پیش او انحراف حاصل بشود، کشور را خراب می کند. معلم است که انسانها را یا مهذب بار می آورد، متعهد بار می آورد، و یا انگل بار می آورد و وابسته. همه از مدرسه ها بلند می شود. همۀ سعادتها و همۀ شقاوتها انگیزش از مدرسه هاست، و کلیدش دست معلمین است. فرهنگ، سایه ای از نبوت باید معلمین توجه داشته باشند اولاً، به شغل شریف خودشان که شغل انبیاست، و ثانیاً به مسئولیت خودشان که همان مسئولیت انبیاست. انبیا مسئولند؛ لکن درست آنها عمل می کنند؛ از مسئولیت درست بیرون می آیند، از امتحان درست بیرون می آیند. آنها مأمور به تربیت هستند، و تربیت می کنند. و آنقدری که از عهده شان برآمد عمل کردند. شما هم همان مسئولیت را دارید، و همان شرافت را... مسئولیت سنگین فرهنگیان و همۀ کسانی که شغل انبیا را دارند، که فرهنگیها هم همان شغل را دارند. مسئولیت زیاد است برای فرهنگیها، چنانچه برای علمای دین زیاد است. یعنی یک مسئولیت است برای همه. همه یکجور مسئولیت در مقابل خدا دارند. شما مسئولید که آنهایی که در کلاسهای شما هستند و تحت تربیت شما هستند، مسئولید که آنها را انسان کنید، و معلمین علوم قدیمه هم مسئولند که آنهایی که پیش آنها هست، آنها را انسان کنند. اگر درست این شغل را انجام دادند، این هم برای آنها شرافت زیاد هست؛ و هم برای مملکت خود و کشور خودشان یک مایه های شرافتمندی گذاشته اند. که با تربیت صحیح ممکن نیست که یک مملکتی تحت نظر استعمار برود؛ و لهذا آنهایی که می خواهند این ممالک تحت نفوذ ـ ممالکی که حالا باید بگوییم ممالک شرق ـ آنهایی که می خواستند ممالک شرق را بچاپند، اینها به این دو جناح حمله کردند: به جناح علمای قدیم، و به جناح فرهنگ. منتها گاهی حمله ظاهر بود، و گاهی پشت پرده. حملۀ ظاهر آن بود که در زمان رضا شاه به علمای اسلام شد؛ که شاید اکثر شما یا همۀ شما یادتان نباشد که چه کردند با علمای اسلام. طوری کردند که این مدرسه های قم مدرسۀ فیضیه، طلبه ها نمی توانستند توی مدرسه روز باشند. روز می رفتند توی باغات، آخر شب بر می گشتند.نمی توانستند یک جلسۀ درس داشته باشند؛ یک مجلس وعظ داشته باشند؛ و هکذا. و حملۀ بدتر از آن، حملۀ پس پرده است که نگذارند یک فرهنگی رشد بکند؛ عقب نگه دارند، نگذارند آْنطوری که باید تربیت کند، ... فرهنگ را غیر اسلامی بار بیاورند... کلید سعادت و شقاوت یک ملت پس شغل ماها همه مان، شغل من و شغل شما، هر دو شغلی است که از انبیا به ما رسیده است. اگر ما به این شغل که داریم خیانت کنیم به انبیا خیانت کرده ایم. به خدای تبارک و تعالی خیانت کرده ایم؛ و خیانتمان این است که جوانهایی که پیش ما باید تربیت بشوند یک تربیت منحرفی بشوند. جوانها را مستقیم بار بیاورید؛ آدم بار بیاورید. اگر علاقه دارید به اینکه کشور شما، دین شما محفوظ بماند، این محفوظیت کلیدش دست شماست. کلید سعادت و شقاوت یک ملت دست فرهنگی است. فرهنگی اگر خوب باشد، مملکت خوب می شود؛ معلم اگر خوب باشد، مملکت خوب می شود؛ معلم اگر منحرف باشد، مملکت خراب می شود. پس شمایید که می توانید یک مملکتی را به پیش برانید؛ هم معنویاتش را و هم مادیاتش را. و شمایید که می توانید یک مملکتی را خدای نخواسته به عقب برانید؛ هم معنویتش را و هم مادیتش را. پس شغلْ شریف، مسئولیتْ زیاد. این شغل شریفی که الآن به عهدۀ شما آمده است، و ما هم با شما هستیم ـ تبع شما ان شاء الله ـ این شغل شریف را، این امانتی است که خدا به شما داده. به این امانت خیانت نکنید، و نکنیم ان شاء الله.[1] معلمان در راستای رسالت پیامبران و چون شما معلم هستید، از این جهت یک شغل شریف دیگری به شما محول شده. و به آنقدر که این شغل شریف است، مسئولیت آن هم بزرگ است. شغل شما شغل انسان سازی است. معلم انسان درست می کند، همان شغل انبیا است. انبیا آمدند، از اول هر نبی ای آمده است تا آخر، فقط شغلش این بوده که انسان درست بکند، تربیت کند انسانها را. شغل معلمی همان شغل انبیا است. پیغمبر اکرم معلم همۀ بشر است، و بعد از او حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ باز معلم همۀ بشر است. آنها معلم همۀ بشر هستند، شما معلم یک عده از بشر. شغل همان شغل است؛ یعنی شعبۀ همان است؛ کار، یک کار است؛ آنها در یک محیط وسیعتر، و ما در یک محیط کوچکتر. بنابراین، این شغل شما [نیز] یک شغل بسیار شریفی است؛ لکن مسئولیتش هم بسیار زیاد است؛ چنانکه مسئولیت انبیا بسیار زیاد بود. انبیا به همان مقدار که برای آدمسازی آمدهبودند مسئولیتشان زیاد بود. منتها آنها مسئولیتشان را به انجام رساندند، کارهایی که به آنها محول بود به انجام رساندند. شما شغلتان بسیار شریف است و همان شغل انبیا است؛ مسئولیتتان هم همان مسئولیت است.